Sunday, January 28, 2007

لیلا رو گم نکردم لیلا رو از من گرفتن

سلام لیلا
از آخرین بار که اومدی تا امشب 10 شب گذشته
اولش فکر میکردم که بازم مشکلی پیش اومده و یکی دوشب دیگه برمیگردی مثل همیشه
تا اینکه آتنا گفت دیگه شبا منتظرت نباشم
لیلایی
فقط خودت میتونی بفهمی که این چند شب چی به من گذشته
خیلی حرفا دارم واسه گفتن
حرف که نه
ناله
دردهای نگفتنی
دردی که مثل سرطان داره همه وجودمو میگیره
خیلی چیزا نوشتم
از خودم
از تو
از بچگی تا حالا
هرچی به یادم اومد نوشتم
توی همش غصه نبودنت پیداس
درد نبودنت
درد بی خبری
چشم به راهی
احساس خفگی میکنم
ولی نتونستم نوشته هامو اینجا بیارم
لیلایی
امشب شب تاسوعاست که دارم اینا رو مینویسم
امشب حداقل واسه اشکایی که همه صورتمو خیس کرده بهانه دارم
اگه نمیتونم بگم به خاطر رفتن لیلا گریه میکنم میگم به خاطر محرم به خاطر تاسوعا و عاشورا گریه میکنم
لیلایی
لیلایی
دیگه چیزی نمیتونم بنویسم فعلا
گریه امونمو بریده
فقط آخرین آفلاینی رو که واسه نوشتم میارم
لیلایی
هنوزم فکر میکنم هستی
فکر میکنم میای و میخونی
لیلای مهربونم
BUZZ!!!
mehrbod arian: ليلايي
mehrbod arian: ليلاي مهربون
mehrbod arian: ديگه از منم چيزي نمونده
mehrbod arian: از بس سيگار کشيدم اين چندروز
mehrbod arian: ريه هام عفونت کرده
mehrbod arian: يادته ميگفتم ليلا دردت به جون من بخوره الهي
mehrbod arian: يادته وقتي سرفه ميکردي غصم ميشد
mehrbod arian: حالا
mehrbod arian: ولش کن
mehrbod arian: ليلا يادت ديوونم ميکنه
mehrbod arian: ميخندم
mehrbod arian: گريه ميکنم
mehrbod arian: اخم ميکنم
mehrbod arian: بغض ميکنم
mehrbod arian: خيلي وضعم ناجور شده
mehrbod arian: امروز سهيلا داشت به مامانش ميگفت ميخواد واسه من نوبت روانشناس بگيره
mehrbod arian: فکر ميکنه من ديوونه شدم
mehrbod arian: ديگه کاري به کارم نداره
mehrbod arian: کاش بودي
mehrbod arian: کاش بودي ليلا
mehrbod arian: به قول خودت
mehrbod arian: حتما از من يادت رفته
mehrbod arian: ولي من تو رو فراموش نميکنم
mehrbod arian: ليلايي
mehrbod arian: دلم خيلي غصه داره
mehrbod arian: حالم خيلي گرفتس
mehrbod arian: ليلا هنوزم عشقم اينه که تو رو صدا کنم
mehrbod arian: بيام شبکه آف بزارم تا وقتي که مياي بخوني
mehrbod arian: کاش ميدونستم اينا رو ميخوني
mehrbod arian: کاش ازحالت خبر داشتم
mehrbod arian: کاش مال من بودي تا نميذاشتم هيچوقت چشاي مهربونت غصه دار باشه
mehrbod arian: کاش مال من بودي تا نوکريت رو ميکردم
mehrbod arian: ليلايي
mehrbod arian: غصه داره منو از داخل ميخوره
mehrbod arian: احساس پوچي ميکنم
mehrbod arian: هيچ شدم
mehrbod arian: خالي شدم
mehrbod arian: ليلايي
لیلا
هرجا هستی همیشه دعا میکنم خوب باشی
بازم مینویسم
شاید یه روز بیای و بخونی
دوستت دارم لیلا